«ايده خيلي خوبيه حالا از کي مي خواهي شروع کني؟» شما چند بار اين جمله را شنيده ايد؟ معمولاً اتفاق بعدي که براي شما مي افتد چيست؟ اجازه بدهيد من کارتان را راحت کنم؛ در بيشتر مواقع هيچ اتفاقي نمي افتد.
به زبان ساده تر شما ايده خود را به دلايلي نظير فقدان انگيزه، شهامت ريسک پذيري، نداشتن منابع کافي نظير پول و زمان به راحتي رها مي کنيد و آن ايده فوق العاده که مي توانست مانند پروانه اي در زندگي حرفه اي شما بدرخشد، در گهواره خود باقي مي ماند تا تاريخ انقضاي آن به پايان برسد. بگذاريد همين اول کار يک چيزي را برايتان روشن کنم؛ حتي اگر هيچ کدام از اين مشکلات را هم نداشته باشيد، تبديل يک ايده به واقعيت همانند تولد يک کودک کار بسيار سختي است که نياز به فداکاري و صبر و تحمل دارد. شما بايد مسئوليت آن را به طور کامل بپذيريد و در تمام طول مسير خودتان به عنوان ايده پرداز اوضاع را در دست بگيريد زيرا هيچ کس بهتر از شما نمي داند که در مغزتان چه مي گذرد. مي دانم اين موضوع شايد تکراري باشد اما به خاطر اهميت آن دوباره تکرارش مي کنم؛ بسياري از افراد تلاش هاي رواني، فيزيکي و ذهني را که مهم تر از هر هدف، تاکتيک و استراتژي است، معمولاً ناديده مي گيرند و به راحتي زمينه شکست خود را فراهم مي کنند.
براي موفقيت شما نياز به خلاقيت ذهني و برنامه ريزي دقيق داريد. فرايند تبديل يک ايده به واقعيت روندي بر پايه نوآوري است.
مشکل اين است که بسياري از ما تجربه کمي در مورد نوآوري در دوران حرفه اي و کاري خود داشته ايم. تحقيقات نشان مي دهد که برنامه هاي آموزشي سازماني معمولاً جايي براي نوآوري ندارد و بيشتر به افراد آموزش داده مي شود که چگونه مسئوليت پذير باشند و بهتر دستورات را انجام دهند. درنتيجه نيروهاي سازماني ياد مي گيرند چگونه وظايف خود را در سريع ترين حالت ممکن انجام دهند بدون اين که دنبال نوآوري يا خلاقيت باشند.
اما امروزه بسياري از شرکت ها ياد گرفته اند که جا را براي نوآوري بازتر کنند تا ايده پردازي و تبديل آن به واقعيت فضاي بيشتري براي رشد و بلوغ داشته باشد. سازمان هايي اين چنين هميشه مي توانند جايگاه خود را در بازار رقابتي امروز به خوبي حفظ کنند. يادآوري اين نکته ضروري است که بدانيم بازار امروز جايي براي کپي برداري يا انجام کارهاي تکراري نيست و اگر شما رؤيا داشتن کسب وکار خود را داريد بايد براي حضور در بازار از نوآوري و خلاقيت خود استفاده کنيد.
کارآفريني ديگر يک تعريف تجاري به حساب نمي آيد بلکه سبک زندگي است و شما براي اين که بتوانيد کارآفرين موفقي باشيد حتماً بايد نوآوري را در تمام ابعاد زندگي خود به کار ببنديد.
اول؛ به خودتان باور داشته باشيد
هر زمان که ايده اي به ذهن شما خطور مي کند و شما فرصت تبديل آن به واقعيت را پيدا مي کند، احساس وظيفه و مسئوليت در شما ايجاد مي شود اما شما نمي توانيد بدون اعتماد قلبي به خودتان قدمي به سوي موفقيت برداريد.
شما فقط زماني مي توانيد اين مسير را آغاز کنيد و حتي ديگران را متقاعد سازد که ايده خلاقانه شما را باور کنند که اول اين باور را در خودتان ايجاد کنيد و اطمينان به موفقيت داشته باشيد. مسئوليت پذيري يعني شما 100 درصد خود را به کار و هدفتان متعهد مي دانيد و باور داريد که کار درست را انجام مي دهيد.
از نظر من مهم ترين عامل شکست يک ايده آن است که چالش هاي فرد آن قدر زياد مي شود که باور او به موفقيت را در سايه قرار مي دهد و فرد آرام آرام از هدف خود دور مي شود. اعتماد آن ها به خودشان رنگ مي بازد و موفقيت از دسترسشان خارج مي شود.
دوم؛ به حرف و نظر ديگران گوش دهيد
گوش دادن به ديگران براي فردي که مي خواهد يک کارآفرين موفق باشد يک الزام به حساب مي آيد زيرا هر لحظه ممکن است ايده اي ناب و دست اول از لابه لاي سخنان ديگران به ذهن شما خطور کند. فراموش نکنيد که نصيحت ديگران ممکن است به شما کمک کند اما هميشه درست نيست. واقعاً افراد بسيار کمي وجود دارند که هميشه مي توان روي حرفشان حساب کرد. بنابراين مراقب باشيد که در بازي نصيحت و پند و اندرز ديگران نيفتيد.
تلاش کنيد که با طبقه بندي بازخوردهايي که به شما مي رسد بهترين معني و مفهوم را استخراج کنيد، بازخوردهاي منفي گاهي بسيار آموزنده تر هستند. بنابراين دنبال دلايل مطرح آن ها باشيد. و درنهايت به يادتان باشد که تصميم گيري نهايي بر عهده خود شماست.
سوم؛ ريسک را در آغوش بگيريد
برقراري ارتباط با ديگران بخش بسيار مهمي از تبديل يک ايده به واقعي است اما بهترين رفيق شما در اين ماجرا ميزان ريسک پذيري شما خواهد بود. ريسک به شما کمک مي کند تا از منطقه امن خود خارج شويد و به ماجراجويي بپردازيد. قبول دارم که کمي سخت به نظر مي رسد، البته شما بايد انتظار چالش هايي را در مسير خود داشته باشيد اما اين چالش و دشواري ها نبايد تمرکز شما را برهم بزند و نگاهتان را از هدف برگرداند.
ممکن شرايط آن گونه که برنامه ريزي کرده بوديد پيش نرود و حتي در ميانه هاي راه نااميد هم بشويد اما يادآوري همين موضوع که شما ريسکي را به جان خريده ايد تا به هدف و ارزشي بزرگ تر برسيد مي تواند شما را دوباره به بازي برگرداند.
چهار؛ يادتان باشد که صبر يک بايد است
هميشه مسيري را که پيموده ايد تا به جاي فعلي برسيد به ياد داشته باشيد. موفقيت يک شبه اتفاق نمي افتد و شما هم زمان زيادي را گذرانده ايد تا به اين جا کار برسيد. افرادي که مي خواهند زود به نتيجه برسند دچار اضطراب بالا مي شوند و همين اضطراب آن ها را مجبور مي کند که تصميمات بدي بگيرند. اگر شما سر فرصت فکر کنيد و به خودتان وقت بدهيد مي توانيد مشکلات زيادي را حل کنيد. حتي موفقيت هاي کوچک هم بخشي از دستاورد شما به حساب مي آيند از آن عبور نکنيد. شما نمي توانيد يک دفعه به بالاي نردبان بپريد و بايد با دقت از تمام پله ها بالا برويد.
پنج؛ ياد بگيرد که چگونه ايده خود را براي ديگران توضيح دهيد
تبديل ايده به واقعيت نياز به کمک ديگران دارد و شما بايد بتوانيد ايده خود را به خوبي براي ديگران شرح دهيد. شما بايد بتوانيد ارزش هاي خود را براي آن ها توضيح دهيد تا بتوانند به شما کمک کنند و در کنار شما باشند. حضور آن ها به صورت حرفه اي به عنوان همکار، مشاور و حتي سرمايه گذار زماني امکان پذير است که دقيقاً بدانند که دنبال چه چيزي هستيد و از آن ها چه چيزي مي خواهيد.
شش؛ همه قدم ها را بشناسيد و آن ها را به هم مرتبط کنيد
احتمالاً شما هم دوز بازي کرده ايد، برنده نهايي بازي دوز کسي است که بتواند نقاط مناسب را در زمان مناسب و ترتيب مناسب به هم وصل کند. اين اتفاق در تجارت هم بايد بيفتد شما بايد قدم هاي اول و دوم و سوم را بشناسيد و در زمان مناسب يک مرحله جلو برويد و جاي خود را عوض کنيد.اما نکته مهمي که در طول اين فرايند نبايد از قلم بيفتد ارتباط ميان گام هاي طي شده و جايگاه فعلي شماست. اين شيوه مانند يک نقشه گنج به شما کمک مي کند تا به هدف خود برسيد. جهت يادآوري؛ نقطه آغازين کار شما مهم ترين روز در دوران حرفه اي به شمار مي رود براي همين سعي کنيد هميشه آن را به ياد داشته باشيد. شما هم مي توانيد موفق بشويد. اين شش نکته تنها در رسيدن به هدفتان به شما کمک مي کند بلکه مي توانيد با اتکا بر آن ها ذهن خلاقانه خود را تقويت کنيد. به خودتان اعتماد داشته باشيد و زودتر کار را شروع کنيد.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان